الهه ی عشق

شرابی تو شراب زندگی بخش ... شبی می نوشمت خواهی نخواهی

الهه ی عشق

شرابی تو شراب زندگی بخش ... شبی می نوشمت خواهی نخواهی

الهه ی عشق من

من اسیر ناز چشمانت شدم آهوی دل م 

بُرده ای عقل از سرم ، جان از تَن م آهوی دل م ...

رقص لب هایت به روح م زِ عسل شیرین تَر است 

بَس که جادو کرده سیمای رُخَت آهوی دل م ...

همچو پروانه به شمع دور تو می‌گردم 

تا همه بال و پَرَم سوز تَنَ م آهوی دل م ...

به شبانگاهِ مهت شکوه سر ساز غمت 

می نوازم با مُژه زُلف سَرَت آهوی دل م ...

من به آهنگ غَمت با عشق تو می رقص م 

لرزش لب های من با عشق تو آهوی دل م ...

می کنی پنهان ترانه با منه تشنه غزل 

غزل قلب منی ، روح منی ، آهوی دل م ....

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.