خانه عطر وجودت را در مشام حافظه اش نگه داشته است ..
جاده ها هر روز ثانیه آمدنت را در رگ هایشان می گردانند ..
و من آنقدر ناحضوری ات را در حضور خود احضار کرده ام
که حالا اگر به وسعت سال ها ، ازین ربط دور شده باشی هم فرقی به حال ناباوری ام نمی کند..
عشق م؟ تو عمریست آنچنان در جانانگی هایم جا مانده ای که با هیچ " پا " و
چمدان و قطاری از دل من .... ن م ی ر و ی ......