الهه ی عشق

شرابی تو شراب زندگی بخش ... شبی می نوشمت خواهی نخواهی

الهه ی عشق

شرابی تو شراب زندگی بخش ... شبی می نوشمت خواهی نخواهی

الهه ی عشق من

بهار من

 اینجا همه چیز خوبست

آواز گنجشگان

برگ سبز درختان

وبوی نفس های تو ...!

غمگین نباش

من برای بوته های اقاقی باغچه ای ساخته ام

بخاری خانه ام را برای عبور زمستان برسم عاریه به آنها داده ام

و هر شب آن هنگام که ستار ه مان در افق غرب آسمان رخ می نمایاند

تا صبحگاهان....

باا شک آبیاریشان می کنم.

گرم و سیراب می شوند....اما

تو بگو... گل همیشه بهارم

با دل تنگ اقاقی ها چه کنم !؟

اقاقی ها بهار میخواهند..

گل همیشه بهارم....بگو

با کدامین بهار میآیی...