الهه ی عشق

شرابی تو شراب زندگی بخش ... شبی می نوشمت خواهی نخواهی

الهه ی عشق

شرابی تو شراب زندگی بخش ... شبی می نوشمت خواهی نخواهی

محبوب من ؟

دلبرِ شیرین و بازیگوش من 

عطر تو پیچیده در آغوش من .. 

شهر از بوی نگاه ت پُر شده 

گُل فروشان ، نان شان آجر شده .. 

کَس ندیده مثلِ تو  اینگونه یار

کوزه ای لب ریز و چشمانی خمار ..‌

دل بر من ، ماه بازیگوش من 

بی تو می پیچد به خود آغوش من ..‌

تا لب ت ساییده بر پِیک من 

عشق جاری می شود در جان من ...

طعم باران می دهد لب های تو

مزه ی جان می دهد لب های تو ... 

کاشکی من می شدم خال لب ت 

مثنوی هایم همه مال لب ت ... 


عاشقت م محبوب و محجوب دل م

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.