-
محبوب من ؟
پنجشنبه 16 آبان 1398 19:15
دلبرِ شیرین و بازیگوش من عطر تو پیچیده در آغوش من .. شهر از بوی نگاه ت پُر شده گُل فروشان ، نان شان آجر شده .. کَس ندیده مثلِ تو اینگونه یار کوزه ای لب ریز و چشمانی خمار .. دل بر من ، ماه بازیگوش من بی تو می پیچد به خود آغوش من .. تا لب ت ساییده بر پِیک من عشق جاری می شود در جان من ... طعم باران می دهد لب های تو مزه...
-
عشق اَبدی دل م
سهشنبه 30 بهمن 1397 23:54
چشم های ت را دوست می دارم همان چشمانی که مهربانانه پناه ام می دهند در آغوش نگاه ات چنان که اقیانوس را و ماه را چشم های ت را دوست می دارم و تنها آنجا خود را آرام و در قرار می بینم چونان کسی در امنیت خانه اش چشما های ت را دوست می دارم به هنگامه ی طوفان، و سیلابه ی اشک های اش آنگاه که دردهای مضاعف ات مرا در قعر آن فرو می...
-
عشق اَبدیِ دل م
پنجشنبه 1 آذر 1397 21:09
عزیزم در پناه مهربانی ات جوانه زدم و با نسیم صداقت ت به بار نشست م و معنا و مفهوم زندگی را در با تو بودن یافتم، بهترین بهانه زندگیم، یک دنیا عشق و محبت خالصانه مرا به مناسبت اولین روز ماه تولدت پذیرا باش …
-
عشق اَبدیِ دل م
پنجشنبه 24 آبان 1397 07:38
الهه ی عشق من .. دِلِ مَـــــن کُــــلــبـــۀ بـــارانــی ست وَ تُـــــو ، آن بـــارانِ بــــی اِجــــازهِ ای ؛ کِــــه نـاگــــهــــان دَر اِحــســــاسِ مَـــــــن ، چِـــکِّــــــه مـــــی کُـــنــــــی...
-
عشق اَبدیِ دل م
جمعه 20 مهر 1397 13:41
الهه عشق من؟ میخواهم در آغوش بگیرمت آنقدر محکم که جای عشقم روی تنت بماند عطر تنم روی پوستت بماند رد لبهایم روی بدنت بماند جای انگشتانم روی اندامت بماند تا همه ی اهالی این شهر بدانند تنت قلمرو سرکشی های من است ♥️ع ا ش ق ت م ع ش ق م ن ♥️
-
عشق اَبدیِ دل م
پنجشنبه 12 مهر 1397 01:11
عزیزِ چشم های م من حســــــــــودم ... حتی به بادی که موهای ت رانوازش میکند من حسودم حتی به آفتابی که تن ت را گرم میکند و تو لباس ت را کم میکنی و من نگران نگاه خورشیدم! من حسودم حتی به دستان ت که گاه دست به سینه می ایستی! احساس می کن م خودت را در آغوش گرفته ای من حسودم به هر چشمی که تو را نگاه میکند من حسودم به لبخند...
-
عشق اَبدیِ دل م
دوشنبه 9 مهر 1397 09:18
الهه ی عشق من؟ تو میوه کدام درخت از بهشتی که داشتنت شیرین ترین وسوسه و نداشتنت تلخ ترین ممنوعه ی دنیای من شد ..
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 31 شهریور 1397 01:48
الهه ی عشق م؟ موهایت را رها نکن پائیز است باد می آید … بوی موهایت را با خود می برد و برگ ها عاشق تر می شوند .. عشق دل م ..فصل پاییز .. فصل عاشقانه .. فصل تو .. فصل زایش عشق .. فصل زمینی شدن ت .. مبارک باد♥️ نوشته شده در شنبه
-
دُردونه ی دل م
یکشنبه 18 شهریور 1397 01:55
الهه ی عشق م؟ من از میانِ تمامِ کتاب ها آن که شبیهِ تو بود برگزیدم و از دلِ تمام صفحات آن که عطرِ دست های تو را داشت انتخاب کردم و از تمام صفحه ها برگی که به لطافت نگاهِ تو بود دیدم و از این برگ خطی که طعم تو را داشت خواندم اینک دوستت دارم … دوستت دارم و دوستت دارم را مُدام تکرار می کنم که در تو خلاصه می شود ای...
-
عشق دل م
شنبه 3 شهریور 1397 00:05
عشق م؟ نگاه تو در نگاه معصومانه ی تو دلنشین ترین دشت های سبز خیال را کشیدم و زیباترین آرزوهایم را دیدم تو از کدام طلوع خورشیدی که سراپا همه نوری و من با تو هر لحظه پر از سرور...
-
دُردونه ی دل م
شنبه 27 مرداد 1397 02:26
"ع ش ق" واژه ی غریبیست عشق... لحظه ای آبادت می سازد، لحظه ای ویران! لحظه ای پادشاهی، لحظه ای گدا پر است از فراز و نشیب، دوری و نزدیکی ، تضاد و تفاهم، شک و یقین... عجیب قدرتمند است و جادو می کند! خانه ات آباد، ویرانگر لحظه های م برقرار باشی در دل م تا همیشه ای فاتح شب های با تو بودن م ... ای عشق...
-
عشق دل م
چهارشنبه 17 مرداد 1397 15:21
جانِ جانان م؟ من از میانِ تمامِ کتاب ها آن که شبیهِ تو بود برگزیدم و از دلِ تمام صفحات آن که عطرِ دست های تو را داشت انتخاب کردم و از تمام صفحه ها برگی که به لطافت نگاهِ تو بود دیدم و از این برگ خطی که طعم تو را داشت خواندم اینک دوستت دارم … دوستت دارم و دوستت دارم را مُدام تکرار می کنم که در تو خلاصه می شود ای...
-
دُردونه ی دل م
سهشنبه 16 مرداد 1397 17:44
بِـهشـت ، جای مُناسـبی بَرای مَن نیست .. در بندِ حـوری و رود های جـاری نیسـتَم .. من جَهنّـم میخواهَم ، بیـابـانی ، جـایی ، "امّـا کنـارِ تـو ..
-
عشق اَبدیِ دل م
سهشنبه 16 مرداد 1397 17:41
هرگز با چشمهای من، خودت را تماشا نکردهای تا بدانی چقدر زیبایی.. هرگز با گوشهای من خودت را نشنیدهای تا بدانی چه آرامشی توی صدایت ریخته! هرگز با پاهای من با شوق به سمتِ خودت قدم برنداشتهای و هرگز با دستهای من دست خودت را نگرفتهای! تو هرگز با قلبِ من خودت را دوست نداشتهای و نمیدانی چگونه میشود عاشقت شد و از این...
-
راز و نیاز شبانه
شنبه 13 مرداد 1397 01:52
-
عشق اَبدیِ دل م
جمعه 12 مرداد 1397 09:47
قتی سرت رو شونمه٬ هق هقٍ گریه می شنوم با اشکای شور چشات٬ وضو واسه عشق می گیرم! با سرمه ی چشمای تو٬ زیبا شده سجاده هام تسبیح پلکاتو می خوام ٬برای ذکر لحظه هام مٌهر لباتو می بوسم٬ می ذارمش واسه نماز ! قدقامت الصلاّة می شم٬ با آغوش رو به تو باز قنوت دستای منه٬ طاق کمون ابرو هات! نیت قربت می کنم٬ برای دیدن چشات تو رکعت...
-
خلوت دل
جمعه 12 مرداد 1397 03:48
-
عشق دل م
چهارشنبه 10 مرداد 1397 14:07
آغوش تو … ﻣﺘﺮﺍﺩﻑ ﺍﻣﻨﯿﺖ ﺍﺳﺖ !! آغوش تو … ﺗﺮﺱﻫﺎﯼ ﻣﺮﺍ ﻣﯽﺑﻠﻌﺪ !! آغوش تو … ﯾﻌﻨﯽ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺳﺮﺩﺭﺩﻫﺎ !! ﯾﻌﻨﯽ ﺁﻏﺎﺯ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪﺗﺮﯾﻦ ﺭﺧﻮﺕﻫﺎ !! آغوش تو … ﯾﻌﻨﯽ “ﻣﻦ ” ﺧﻮب م ! ﺑﻐل م ﮐﻦ … ﻣﻦ ﺍﺯ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﺑﯽﻫﻮﺍﯼ ﺗﺮﺱﻫﺎ ﻣﯽﺗﺮس م !! …
-
دُردونه ی دل م
چهارشنبه 10 مرداد 1397 14:04
آدم هایی هستند که دلبری نمیکنند، که حرفهای عاشقانه نمیزنند، چیز خاصی نمیگویند که ذوق کنی آدمهایی که نمیخواهند عاشقت کنند.. اما عاشقشان میشوی! ناخواسته دلت برایشان میرود… این آدمها فقط راست میگویند راست می گویند با چاشنی قشنگ ” مهر” لبخند میزنند نه برای اینکه توجهت را جلب کنند، لبخند میزنند چون لبخند جزئی از وجودشان...
-
دُردونه ی دل م
جمعه 5 مرداد 1397 19:12
نگاه تــــــو مـــرا عاشق تر از پیـــــش می کند چه معجـــونی می شود زندگــــی با لمسِ دستان تــــو با حسِ عشــــــــــقِ تـــــو
-
دُردونه ی دل م
چهارشنبه 3 مرداد 1397 01:44
تمام ترانه های م تَرنم یاد توست وتمام نفسهای م خلاصه در نفسهای توست ای زلال تر از باران….. وپاکتر از آیینه ؛به وجود پر مهر تو می بال م …… وتو را آن گونه که میخواهی دوست دارم.. ای مهربان پرنده خیال م با یاد تو؛به اوج آسمانها پر خواهد گشود… وزیباییت را به رخ فرشتگان خواهد گشود تبسمی از تو کافیست که از هیچ به همه چیز...
-
دُردونه ی دل م
چهارشنبه 3 مرداد 1397 01:41
آسمان هم که باشی بغل ت خواهم کرد فکر گستردگی واژه نباش همه در گوشه ی تنهایی من جا دارند پر از عاشقانه ای تو دیگر از خدا چه بخواهم…؟!
-
دُردونه ی دل م
چهارشنبه 3 مرداد 1397 01:40
ایـن شــعرهـــا بـــرونــد بــه جــهن م مــن فقــط دیــوانـه ی آن لحــظه ام… که قــــلب ت… زیــــر سَـــرم دسـت و پـــا بزند….
-
عشق دل م
چهارشنبه 3 مرداد 1397 01:38
امـتـداد بـازوان ت مـی شـود انـتـهـای دلـدادگـی … مـی شـود هـمـان گـوشـه دِنـجـی که راحـت مـی تـوان جان داد …
-
عشق دل م
جمعه 22 تیر 1397 18:19
عشق م؟ سرم که به شانه ات برسد تمام است همه ی دردها.همه ی اشک ها… آسمان رنگ ش را مدیون چشمان توست من…این آرامش را مدیون تو هست م آسمان برای م سقف نمی شود؟؟! نشود!!! زمین زیر پای م استوار نیست؟؟! نباشد!!! این ها به چه کارم می آیند؟! سرم که روی شانه ات باشد هیچ چیز نمیخواهم نه از زمین نه از زمان شانه ات بس است!
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 22 تیر 1397 11:29
-
عشق دل م
جمعه 15 تیر 1397 12:51
من از میانِ تمامِ کتاب ها آن که شبیهِ تو بود برگزیدم و از دلِ تمام صفحات آن که عطرِ دست های تو را داشت انتخاب کردم و از تمام صفحه ها برگی که به لطافت نگاهِ تو بود دیدم و از این برگ خطی که طعم تو را داشت خواندم اینک دوستت دارم … دوستت دارم و دوستت دارم را مُدام تکرار می کنم که در تو خلاصه می شود ای عصاره ی...
-
عشق دل م
جمعه 15 تیر 1397 12:44
عشق من پای تو که وسط می آید هم آغوشی بی معنا میشود با تو تا آسمان میروم …. ! بلوغ ِ احساسَم میانِ بازوانِ تو رویا را ؛ حقیقت ِمحض می کند ، بمان !
-
عشق دل م
سهشنبه 12 تیر 1397 19:49
عشق من؟ آسمان را مرخص می کن م دیگر به هوا هم نیازی ندارم تو خودت را مثل هوا مثل نور مثل آسمان پهن کرده ای روی تمام لحظه هایم
-
الهه ی عشق م
سهشنبه 12 تیر 1397 19:46
عشق دل م؟ دلم لحظه ای را می خواهد .... که تو باشی … همین کنار نزدیک به من درست روبروی چشم های م هم نفسِ نفسهای م خیره شوم به لبهای ت دست بِکش م به تک تک اعضای صورت ت بعد چشم های م را ببندم و … ” ببوسم ت ” آن لحظه دنیای من تمام می شود . ” به خدا که واقعاً تمام می شود ....