معبودم!
سایبانی از جنس اشک و نماز ...
محرابی از جنس آب و آتش ...
دلی به وسعت دریا ...
چشمانی به خماری نرگس ...
سجده گاهی به وسعت عشق...
می خواهم
تا سجاده ی دل سودایی
بر آن بگسترم و سجده ات کنم...
دستانی گشوده از مهر
سرانگشتانی آغشته به عشق می خواهم
تا نوازشکر تمامی لحظات بی کسی و تنهایی ام باشد...
تا در قنوتم نور نگاهت را با تمامی هستیم تمنا کنم...
و گم شوم در تقدس چشمان عاشقت...
دلباخته ام و عاشق .....