عشق دل م
با تو تپش قلب آرامم آغاز شد
و می دانی تپیدن قلب یعنی زندگی یعنی حیات
بهانه ی حیات و زندگی ام تو را برای همیشه
تا وقتی قلبم می تپد دوست خواهم داشت
عشق دل م ...
وقتی می خواهم شروع کنم تا از تو بگویم
طلوع نمی کند خورشید قلبم
در سیاهی چشمانت گم می شود
تو از کدامین قبیله ای که قبله ی عشق من شده ای
محبوب من از من مگیر نگاهت را
که می خواهم در آرامش سیاه ش گم شوم ..
عشق من ...
سیرابم کن
که تشنه ی با تو بودنم
سیرابم کن
که روایت های پر از احساس من
فقط فریاد بی صدای نبودن توست
شهر ه ی عالم شده ام
از صدای خروش تشنگی ام
علاجی نیست عطش با تو بودن را
جز با آمدنت
آرام کن التهاب مرا
تشنه ی جرعه ای با تو بودنم....
عشق من ....
عشق من ....
قلبم در میان گرمای حضورت پر از حرارت می شود
و نفسم در آتشکده ی احساست
به شماره می افتد
حرف های پر از مهرت
هدیه ایست پر از آرامش
تا مرا توانی دهد
در میان این همه شور
تا با تو بودن را تاب آورم
شروع شورش شور و شادیم
دوستت دارم ....
عشق من ...
با حضورت همه ی شب های من زیباست
چرا که ماه وام دار توست
که می گوید که سپیدی نور ماه
از خورشید است؟
این گوشه ای از تابش و تلالو توست
که ماه رو سیاه را
سپبد روی کرده
ُُرُز سپیدم ....
عشق من ...
در نگاه معصومانه ی تو
دلنشین ترین دشت های سبز خیال را کشیدم
و زیباترین آرزوهایم را دیدم
تو از کدام طلوع خورشیدی که سراپا همه نوری
و من با تو هر لحظه پر از سرور....
عشق من ....
تو را
برای همه ی شب های بی مهتاب
برای کوچه های پر از سکوت
برای دشت های بی گل
برای دریاهای خشک شده
برای آسمان های بی باران
و برای همه ی چیزهایی که باید باشد و نیست
می خواهم
چون وقتی تو هستی
همه چیز هست
و جبران همه ی نبودن های منی....
عشق من ....
پلک نمی زنم
خیال نکن برای لحظه ای از دیدنت خواهم گذشت
منی که بی تاب با تو بودنم
گر پلکی هم بزنم
دیدگانم را می شویم
تا گام نهی بر روی ش...
عشق من ...
لب ت را بر لب م بگذار ...
نفس هایت را در من بِدَم ...
بگذار تا آخرین نفس دیوانگی کن م
در هوای تو ....
عشق من ....
وقتی غرق خیالت می شوم ....
قلب م فاصله را به چالش می کِشد ....
من در حقارت فاصله ها
با تو عشق بازی ها خواهم کرد .....
عشق من ...
عمق چشم هایت ، قصه هزار و یک شب یلدا است
تمام نمی شود هر چه می خوانم …
♥️عشق دل م .... گل همیشه بهار زندگی یلدایت مبارک♥️
عشق من ....
تووی هیچ جای دنیا پیدا نمیشه...
آرامش آغوشت...
حس من...
در آغوش تو...
نگفتنی ترین حس دنیاست...
عشق من ...
خشـــاب لبانت را از بوســه پــــر کـــــــن،
و تنــــم را زیــر بوســه هایت تیر باران...
مرا زخمــــی کن با بوســــه هایــت
من این درد را دوســــــت دارم....!
عشق من ...
زیباست از تو نوشتن,از تو گفتن
وقتی ماه حسود بر لب پنجره
هرشب مرا نگاه میکند و من
بی اعتنا به تو فکر میکنم .
عشق من ...
ﭘـــﺲ ﺍﺕ ﻧﻤـــﯽ ﺩهم …
ﺑـــﻪ ﻫـــﯿﭻ ﺳﺎﻋــــﺘﯽ
ﺑـــﻪ ﻫﯿـــﭻ ﺩﻗﯿﻘـــﻪ ﺍﯼ
ﺑـــﻪ ﻫﯿـــﭻ ﻗﯿﻤﺘــــﯽ !
ﺳﺨﺖ ﭼﺴﺒﯿــــﺪﻩ ﺍﻡ ﺗﻤﺎﻣــــﺖ ﺭﺍ
ﻣﮕــر ﺗو را ﺳـــــﺎﺩﻩ ﺑﺪﺳــــﺖ آﻭﺭﺩﻡ …
ﮐﻪ راحـــــت ﺍﺯ ﺩﺳﺘــــﺖ ﺑﺪهــــم …!
عشق من
از من نخواه که منطقی باشم
من از “دیوونگیمه ” که عاشقتم ...